جدول جو
جدول جو

معنی کلاته جان - جستجوی لغت در جدول جو

کلاته جان
(کَ تِ جَ)
دهی از دهستان سنخو است که در بخش اسفراین شهرستان بجنورد واقع و محلی کوهستانی و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ تِ)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند. محلی جلگه ای و گرم سیر است با400 تن سکنه. آنجا از قنات محصول آن غلات، میوه جات، ابریشم، پنبه، و شغل مردم زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ اَ مَ)
دهی است از دهستان چناران حومه شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ)
دهی از دهستان چناران است که در بخش حومه شهرستان مشهد واقع است و 280 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ حَ سَ)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و سردسیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ جَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد محلی کوهستانی و معتدل است. سکنه 186 تن. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات، پنبه، بن شن، و شغل مردم زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ بَ بَ)
دهی است از دهستان بام از بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و سردسیر است. سکنه 239 تن. آب آنجا از قنات و چشمه. محصول آن غلات،، بنشن، باغات میوه جات، شغل مردم زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ)
دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. محلی جلگه و گرمسیر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ هََ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش طرقبۀ شهرستان مشهد. محلی کوهستانی و معتدل است و 138 تن سکنه دارد آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات،، خشکبار، میوه جات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ زَ)
دهی است از دهستان گیفان بخش حومه شهرستان بجنورد. محلی کوهستانی و سردسیر است و سکنه 110 تن. آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و شغل مردم زراعت است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ناحیتی است در بلاد گیلان یا طبرستان، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تِ بِ)
کنایه از حضرت باری تعالی است جل جلاله. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کَ تِ جَ فَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. محلی جلگه و گرمسیر است و سکنه آن 229 تن. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات، بن شن و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لِ تَ دِ)
دهی جزء دهستان کیوان، بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در پانزده هزاروپانصدگزی جنوب خداآفرین و شانزده هزاروپانصدگزی راه شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی، گرمسیر، مالاریائی، دارای 190 تن سکنه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاتب جان
تصویر کاتب جان
دبیر جان، خدا جانان
فرهنگ لغت هوشیار